اعتماد زیادی به خودتون نداشته باشین..
گاهی کمی مکث کنین
به جای مرور و آنالیز رفتار این و اون کمی سرتونو به زندگیِ خودتون گرم کنین
کمی به افکار خودتون فکر کنین..
کمی به حرفاتون فکر کنین
بعد به رفتاراتون فکر کنین
بعد افکار،حرفا و رفتاراتونو کنار هم بزارین..
شاید با این کار بتونین جلوی خیلی از اتفاقات بدو بگیریم
...
سالها بود که هیچ وفت به خودم شک نکرده بودم..
همیشه فکر میکردم
حرفام متناسب با افکارمه و اعمالم متناسب با حرفام..
و چقدر درد داشت وقتی فهمیدم انگار خیلی هم اون چیزی که نشون میدم نیستم..
برای مرگ اعتمادم نسبت به خودم اشک ریختم..
سوگواری کردم..
و این بین به خاطر این تناقض بین اعمالم و حرفام اعتماد کسی رو از دست دادم که بی نهایت برام مهمه!
همون شمس جان معروف!
که البته حق تمام و کمال با جناب شمسه
بله عزیزانم!
حالا باید علاوه بر اینکه این حس بی اعتمادی نسبت به خودمو باید ترمیم کنم
باید خودمو آماده کنم که مقاوم باشم در برابر سردیِ رفتار جناب شمس!
من هیچ وقت با اولین شکست بیخیال نمیشم!
به قول شمس جان:
«چه خوبه که با اولین شکست بیخیال میشین..دنیا مال ما سرتقاست»